شهدای شاهرخت

این سایت شهیدان شاهرخت است.

شهدای شاهرخت

تاریخ بشر همواره مدیون انسانهای فداکاری است که با گذشت جان و مال و آبروی خویش، برای دیگران، آسایش و امنیت به ارمغان آورده اند. و شهیدان راه خدا، بر قله های ایثار و رشادت واقع شده اند. سلام خدا بر این بزرگمردان و عارفان به حق، که هر چه داریم از آنهاست.

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی ماههای گذشته

آخرین مطالب

۱ مطلب با موضوع «شهید محمد علی احمدی :: وصیت نامه» ثبت شده است

 

بسم رب الشهداء و الصدیقین

«ولا تحسبن الذین قتلو فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون»

نپندارید کسانی که در راه خدا کشته می شوند مردگانند لکه زنده اند و در نزد پروردگارشان روزی می گیرند.

مادرجان! گر مرا ندیدی حلالم کن و خود بهتر می دانی که من از اوائل پا گرفتن انقلاب در تمام موارد می خواستم سهمی داشته باشم. مادرجان، بعد از شنیدن خر مرگ من اشک مریز و به خواهرانم هم بگو در سوگ من اشک نریزند. زیرا امام بزرگوارمان در سوگ فرزندش اشک نریخت چون می دانست که رضای خدا در این امر می باشد، مادرجان مرگ من در راه اسلام و قرآن شاید جوششی در جوانان به وجود آورد. البته نه تنها مرگ من بلکه تمامی شهیدانی که در راه اهداف مقد اسلام کشته شده اند تو نیز خوشحا باش که فرزندت را در راه اسلام از دست می دهی. در جهان آخرت بانوی صدر اسلام فاطمه زهرا«س» از تو گله می‌کند که این وصیتنامه را می نویسم، صدای گلوله ها و توپ های لشکر کفر همه جا را فرا گرفته است. برادرانم را می بینم که در انفجار توپهای دشمن شهید می شوند.

بارالها از تو می خواهم که من را در صف شهدای صدر اسلام قرار دهی و گناهانم بخشیده شود. مادرجان تو شیر سینه ات را بر من باید حلال داشته باشی و من نتوانستم زحمت های تو را جبران کنم و ای مادر و پدرجان از شما خیلی تشکر می کنم که آن شب های تاریک و روزهای دراز از بالای بالین من حرکت نکردید و حالا که به این سن رسیده م و بارالها من را ببخش که نتوانستم در پیری شما دست شما را بگیرم و به درد شما بخورم از من راضی باشید و پدرجان و مادرجان در این دنیای زودگذر من نتوانستم زحمت های شما را جبران کنم و پدرجان به یکی از مردمان فقیر و عادی مقداری پول بدهید یا خود شما به جای من روزه بگیرید و نماز بخوانید و خمس و زکات هم بپردازید.

لحظه ای که قلم من بر روی کاغذ به لغزش در آمد خون هزاران، هزار شهید در اندام من به لرزش در آمدند و پدرجان و مادرجان از خمس و زکات دادن به فقیران فراموش نکنید و نمازهایی که از من قضا شده است بخوانید که در گردنم نباشد و من برای حفظ دین خود به جبهه آمده ام.

خداحافظ   

والسلام علیکم     

محمد علی احمدی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ تیر ۹۸ ، ۱۵:۰۰