وصیت نامه روحانی شهید اسدالله احمدی شاهرخت

بسم الله الرحمن الرحیم

و سارعوا الی مغفره من ربکم و جنه عرضها عرض السماوات والارض اعدت للمتقین

و بشتابید به سوی آمرزش از طرف پروردگارتان به سوی بهشتی که عرضش عرض آسمان ها و زمین است «قران کریم»

پس از شهادت به وحدانیت حضرت حقتعالی و رسالت حضرت رسول«ص» و ولایت امیرالمؤمنین«ع» و فرزندان گرامش و شهادت به ولایت فقیه امام خمینی وصیتنامه ام را شروع می نمایم اکنون یقین دارم که مکتب اسلام مستحق ترین مکتبی است که سزاوار پیروی و اطاعت است تا انسان ها را از دریاهای جهل و ظلمت به وادی نور و علم رهنمون سازد و انسان ها را به نهایت مقصود یعنی الله برساند من اکنون سخنی با شما ملت شهید پرور ایران دارم و سپس سخنانی با پدر و مادرم و شما ای ملت غیور که هر روز چندین لاله بخون تپیده و جوان خونین چهره را بر بازوان پر قدرت خود حمل می نمائید مطمئن باشید که گلبرگ خون سرخ شهیدان روزی بر خواهد شکفت و میوه خواهد داد و همچون سیلابی خروشان تمامی خار و خاشاک ها، جباران خون آشام آدمکشان و ظالمان را از سر راه خود بر خواهد داشت و انسان ها را به مرحله نهایی و ابدی سعادت پیوند خواهد داد و مطمئن باشید که شما مستضعفین با نصرت خداوند خواهید توانست با نثار جان و مال و فرزند پرچم خونین لا اله الا الله را بر فراز کاخ سفید واشینگتن و کاخ کرملین«مسکو» و بر فراز کلیه کاخ های عیاشان و بده نوشان ضد بشر و ... بالاخره بر بلندای تمامی کره خاک باهتزاز در آورده و به حاکمیت اسلام و قرآن تحقق عینی بخشید و بدانید که تا از ولایت فقیه و علماء عظام و روحانیون متعهد اطاعت می کنید هیچگونه شکست و نومیدی شما را فرا نخواهد گرفت و الا اگر از اطاعتشان سرپیچی نمائید چنانچه در زمان اولین رئیس جمهور کیف ایران به ثبوت رسید اسلام واقعی از بین خواهد رفت.

که اگر مردم در آن زمان از علما پیروی میکردند دیگر آن مفسده ها ایجاد نمی شد و خطاب من به آن دسته از هم میهنانی است به علت هایی که شاید یکی حب دنیا و نفس باشد به جبهه نیامده اند به جبهه تشریف بیاورند و حضوراً قدرت بزرگ خداوند را مشاهده کنند تا شاید به فکر سرای جاودان افتند و از شک ورزی ها بیرون بیایند و ای امام عزیز من آرزو داشتم تا بار دیگر چهره ملکوتی تو را زیارت کنم ولی به فرمان خودت که گفتی همه ما باید در راه اسلام فدا گردیم و رمز پیروزی شهادت است من شهادت را انتخاب کردم و از خدا می خواهم و تو نیز بخواه تا خدا لطفی نماید تا بتوانم تو را در جهان دیگر در کنار اولیاء الله ملاقات نمایم.

و شما پدر و مادرم به خود ببالید که فرزند و امانت الهی خود را در راه او اهداء نمودید و مادرم از تو می خواهم که اگر خواستی برایم گریه کنی اولاً به یاد سرور و سالار شهیدان حسین«ع» و شهدای دیگر اسلام گریه کن و ثانیاً گریه تو در زمان و مکانی نباشد که قلب دشمنان قسم خورده اسلام را شاد کند که این باعث شکست انقلاب است و امیدوارم خداوند به تو صبر عنایت کند و به پدرم که مرا در خط اسلام و مکتب انداختند اجر فراوان از دریای کرم خودش عنمایت فرماید.

و اما خودم متأسفم از اینکه یک جان بیش ندارم تا در راه خدا بدهم ای کاش می توانستم چندین بار در راه خدا قطعه قطعه شوم و باز زنده شوم و از در خون بغلطم چرا که ما شیعه علی ابن ابی طالب«ع» هستیم و او می فرماید من دوست دارم هزار مرتبه با شمشیر قطعه قطعه شوم ولی در بستر مرگ طبیعی نمیرم و به نظر من امروز برای شیعه علی«ع» در بستر طبیعی مردن ننگ است و بدبختی و کوردلان ندانند و نگویند که اینها می روند و کشته می شوند بلکه من عاشقانه و مشتاقانه شهادت را برگزیدم و شهادت عشق است و شهد عاشق است و البته معبودش و معشوقش و شهید با شهادتش به ملکوت پرواز می کند و در کنار محبوب خود آرام می گیرد و خدا را شکر می کنم که توانستم بالاخره برای خدا در خون بغلطم تا درخت اسلام آبیاری بشود.

در پایان همه شما را به شهادت و مبارزه در راه خدا دعوت می کنم که این فوزی عظیم و شرافتی بزرگ است برای انسان هائی که به دنبال رضایت خداوند می گردند و از همه می خواهم که نماز و نماز جماعت را خصوصاض سبک نشمارند که رمز پیروزی و سلاح دشمن شکن نماز و نماز جماعت است

تذکرات :

1 ـ بعد از شهادتم برادرانم سنگر جبهه و سنگر مرا در حوزه علمیه پر کنند.

2 ـ محل دفن من شاهرخت باشد کنار سایر شهدا

والسلام